برچسب: داستانچه

  • از کجا آمده‌ام؟

    نقل است که روزی گاد اعظم در دفترش نشسته‌بود. متفکرانه و باکلاس دست را ستون چانه کرده و خیره به مدل‌های سه‌بعدی مخلوقاتی که طراحی کرده‌بود، خودش را تحسین می‌کرد و در عین حال می‌اندیشید حالا که کار خلقت تمام شده چه کند که حوصله‌اش سر نرود و چطور سر خودش را گرم کند. در…